اى واى بر ما و بر غفلت ما
چهلحدیث ص : 23 ...تو که ادعیه و مناجات وارده از ائمه معصومین، سلام اللّه علیهم، را صحیح مىدانى، تو که مناجات مولاى متقیان، امیر المؤمنین، سلام اللّه علیه، را دیدى، تو که مناجات سید الساجدین، علیه السلام، را در دعاى أبو حمزه دیدى، قدرى تأمل کن در مضمون آنها، قدرى تفکر نما در فقرات آنها. لازم نیست یک دعاى طولانى را یک دفعه با عجله و شتاب بخوانى و تفکر در معانیش نکنى، بنده و شما حال سید سجّاد، علیه السلام، را نداریم که آن دعاى مفصل را با حال بخوانیم، شبى یک ربع آن را، یک ثلث آن را، با حال بخوان و تفکر کن در فقراتش شاید صاحب حال شوى. از همه گذشته، قدرى تفکر در قرآن کن ببین چه عذابى را وعده کرده که اهل جهنم از مالک مىخواهند که آنها را بکشد، هیهات که مرگ در کار نیست. ببین خداى تعالى مىفرماید:یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فی جَنْبِ اللّه 39: 56
آیا این چه حسرتى است؟ که خداى تعالى با آن عظمت با این تعبیر ذکر مىفرماید. تدبر کن در آیه شریفه قرآن، بى تأمل و تدبر از آن مگذر:یومَ تَرَونَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النّاسَ سُکارى وَ ما هُمْ بِسُکارى وَ لکنَّ عَذَابَ اللّهِ شَدید 22: 2
وصف روز قیامت را مىکند مىفرماید: «روزى که فراموش مىکند هر شیر دهى از آنچه شیر مىدهد، و مىاندازد هر آبستنى بچه خود را، و مىبینى مردم را مست، با اینکه آنها مست نیستند و لکن عذاب خدا سخت است».
درست تفکر کن عزیزم، قرآن نعوذ باللّه کتاب قصه نیست، شوخى با شما نمىکند، ببین چه مىفرماید؟ این چه عذابى است که عزیزها را از یاد مىبرد، حامله را بىبار مىکند. آیا چه عذابى است که خداوند تبارک و تعالى با آن عظمت او را وصفت مىکند به «شدت» و جاى دیگر به «عظمت». چیزى را که خداى تبارک و تعالى که عظمت او حدّ و حصر ندارد و عزت و سلطنت او منتهى ندارد توصیف به شدت و عظمت کند آیا چه خواهد بود؟ خدا مىداند عقل من و تو و فکر همه بشر از تصورش عاجز است. اگر مراجعه به اخبار و آثار اهل بیت عصمت و طهارت کنى و تأمل در آنها نمایى، مىفهمى که قضیه عذاب آن عالم غیر از این عذابهایى است که فکر کردى. قیاس به عذاب این عالم کردن قیاس باطل غلطى است.
من براى تو یک حدیث شریف از شیخ جلیل القدر، صدوق طایفه، نقل مىکنم که بدانى مطلب چیست، مصیبت چقدر است، با اینکه این حدیث راجع به جهنم اعمال است که سردتر از همه جهنم هاست. اولا باید بدانى که شیخ صدوق، که این حدیث از اوست، کسى است که تمام علماء اعلام از او کوچکى مىکنند و او را به جلالت قدر مىشناسند. آن بزرگوار کسى است که به دعاى امام، علیه السلام، متولد شده. آن کسى است که مورد لطف امام زمان، علیه السّلام و عجّل اللّه تعالى فرجه، بوده، و نویسنده به طریقهاى عدیده از بزرگان علماء امامیه، علیهم رضوان اللّه، متصل به شیخ صدوق حدیث را نقل مىکند، و مشایخ بین ما و صدوق همه از بزرگان و ثقات اصحاباند. پس اگر از اهل ایمانى باید به این حدیث عقیدهمند باشى.
رَوَى الصَّدُوق ُ بِإِسْنَادِهِ عَن مولینا الصّادق عَلَیْهِ السَّلَامُ
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ بَیْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ قَاعِدٌ إِذْ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ هُوَ کَئِیبٌ حَزِینٌ مُتَغَیِّرُ اللَّوْنِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا لِی أَرَاکَ کَئِیباً حَزِیناً قَالَ یَا مُحَمَّدُ وَ کَیْفَ لَا أَکُونُ کَذَلِکَ وَ إِنَّمَا وُضِعَتْ مَنَافِیخُ جَهَنَّمَ الْیَوْمَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ َصَلَّى اللَّه عَلى مُحَمَّد النَّبىِّ وَآلِهِ وَسَلَّم
وَ مَا مَنَافِیخُ جَهَنَّمَ یَا جَبْرَئِیلُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَمَرَ بِالنَّارِ فَأُوقِدَ عَلَیْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى احْمَرَّتْ ثُمَّ أَمَرَ بِهَا فَأُوقِدَ عَلَیْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى ابْیَضَّتْ ثُمَّ أَمَرَ فَأُوقِدَ عَلَیْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى اسْوَدَّتْ وَ هِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ فَلَوْ أَنَّ حَلْقَةً مِنَ السِّلْسِلَةِ الَّتِی طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً وُضِعَتْ عَلَى الدُّنْیَا لَذَابَتِ الدُّنْیَا مِنْ حَرِّهَا وَ لَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنَ الزَّقُّومِ وَ الضَّرِیعِ قَطَرَتْ فِی شَرَابِ أَهْلِ الدُّنْیَا لَمَاتَ أَهْلُ الدُّنْیَا مِنْ نَتْنِهَا قَالَ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ بَکَى جَبْرَئِیلُ ع فَبَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِمَا مَلَکاً فَقَالَ إِنَّ رَبَّکُمَا یُقْرِئُکُمَا السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکُمَا إِنِّی قَدْ أَمَّنْتُکُمَا مِنْ أَنْ تُذْنِبَا ذَنْباً أُعَذِّبُکُمَا عَلَیْهِ المحجةالبیضاء ج : 9 ص : 361
حاصل ترجمه حدیث شریف این است که «در بین اینکه روزى رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله، نشسته بود جبرئیل آمد در خدمتش، در صورتى که افسرده و محزون بود و رنگش متغیر بود. پیغمبر فرمود: «اى جبرئیل چرا تو را افسرده و محزون مىبینم؟» گفت: «اى محمد، صلّى اللّه علیه و آله، چرا چنین نباشم در صورتى که امروز گذاشته شد دمهاى جهنم». پیغمبر خدا، صلّى اللّه علیه و آله، گفت: «چه چیز است دمهاى جهنم؟» عرض کرد: «همانا خداى تعالى امر فرمود به آتش، بر افروخته شد هزار سال تا سرخ شد. بعد از آن امر فرمود به آن افروخته شد هزار سال تا سفید شد. پس از آن امر فرمود به آن، افروخته شد هزار سال تا سیاه شد و آن سیاه و تاریک است. پس اگر یک حلقه از زنجیرى که بلندى آن هفتاد ذراع است گذاشته شود بر دنیا، هر آینه آب مىشود دنیا از حرارت آن. و اگر قطرهیى از زقوم و ضریع آن بچکد در آبهاى اهل دنیا، همه مىمیرند از گند آن.» پس گریه کرد رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله، و جبرئیل گریان شد. پس خداى تعالى فرستاد به سوى آنها فرشته [اى]. عرض کرد: «خداى شما سلام مىرساند به شما و مىفرماید من ایمن کردم شما دو تن را از اینکه گناهى کنید که عذاب کنم شما را به واسطه آن».
اى عزیز، امثال این حدیث شریف بسیار است، و وجود جهنم و عذاب الیم آن از ضروریات جمیع ادیان و واضحات برهان است، و اصحاب مکاشفه و ارباب قلوب در همین عالم نمونه آن را دیدهاند. درست تصور و تدبر کن در مضمون این حدیث کمر شکن، آیا اگر احتمال صحت هم بدهى، نباید مثل دیوانهها سر به بیابان بگذارى؟ چه شده که ما این قدر در خواب غفلت و جهالتیم؟ آیا ملکى مثل رسول اللّه و جبرئیل بر ما نازل شده و ما را از عذاب خدا ایمن کرده؟ با اینکه رسول خدا و اولیاء او تا آخر عمر هم از خوف خدا قرار نداشتند و خواب و خوراک نداشتند. ولى کارخانه خدا از خوف غش مىکرد. على بن الحسین، علیهما السلام، امام معصوم، گریهها و زاریهایش و مناجات و عجز و نالههایش دل را پاره پاره مىکند. ما را چه شده که هیچ حیا نکرده در محضر ربوبیت این قدر هتک حرمات و نوامیس الهى را مىکنیم؟ اى واى بر ما و بر غفلت ما اى واى بر ما و بر شدت سکرات موت ما اى واى بر حال ما در برزخ و سختیهاى آن، و در قیامت و ظلمتهاى آن اى واى بر حال ما در جهنم و عذاب و عقاب آن
برای شادی روح امام فاتحه مع الصلوات